بررسی میزان کارایی مدل SDSM در شبیهسازی شاخصهای دمایی در مناطق خشک و نیمهخشک
نویسندگان
چکیده مقاله:
تغییر اقلیم خصوصا افزایش دما مهمترین معضل کرة زمین در قرن بیست و یکم میباشد. بنابراین ارزیابی میزان روند این معضل در مقیاس جهانی، منطقهای و محلی از اهمیت ویژهای برخوردار است. امروزه تعداد زیادی مدل گردش عمومی جو برای پیشبینی وضعیت اقلیم در آینده طراحی شده است، اما خروجی حاصل از این مدلها به دلیل محدودیت در تفکیک مکانی در مقیاس محلی، قابل استفاده نمیباشند. لذا روشهای متعددی به منظور استفاده از خروجی این مدلها در مقیاس منطقهای و محلی ابداع شده است. متاسفانه علیرغم تحقیقات گسترده هنوز امکان توصیه یک روش معین برای یک منطقه خاص وجود ندارد به همین دلیل در هنگام استفاده از این روشها در یک منطقهی خاص باید ابتدا میزان کارایی آن مورد بررسی قرار گیرد. یکی از متداولترین این روشها استفاده ازمدل ریز مقیاس نمایی [1] میباشد. در این تحقیق ابتدا میزان کارایی این مدل جهت ریز مقیاس نمایی شاخصهای دمایی در ایستگاه شهر کرمان به عنوان نمایندة مناطق خشک مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس شاخصهای دمایی ایستگاه کرمان تا سال 2100 شبیه سازی شدند. بدین منظور ابتدا مدل SDSM با استفاده از دادههای مشاهداتی ایستگاه کرمان و دادههای بازسازیشدة مرکز ملی پیشبینی اقلیمی کانادا کالیبره و واسنجی شدند. به منظور ارزیابی مدل از معیار میانگین خطای مطلق استفاده شد و بعد از اطمینان حاصل نمودن از دقت شبیهسازی مدل، با استفاده از دو مدل گردش عمومی CGCM1[2] و [3]H تحت دو سناریو و شاخصهای دمایی (حد اکثر، حداقل و متوسط دمای سالانه) برای این ایستگاه تا سال 2100 شبیهسازی شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد، که مدل مذکور توانایی لازم جهت شبیهسازی شاخصهای دمایی را دارد. همچنین استفاده از دادههای مدل HadCM3 نسبت به دادههای مدل CGCM نتایج بهتری را ارائه میدهد. بر اساس دادههای این مدل میزان افزایش میانگین درجة حرارت سالانه برای دورههای (2039-2010)، (2069-2040) و (2089-2070) نسبت به دورة پایه (1990-1961) به ترتیب برابر با 5/1، 8/2 و 5/4 درجة سانتیگراد میباشد.
منابع مشابه
حساسیت مدل ریزمقیاسنمایی SDSM به دادههای بازتحلیلشده در مناطق خشک
مدلهای گردش عمومی جو تنها ابزاری هستند که شرایط اقلیمی آینده را تحت سناریوهای تغییر اقلیم پیشبینی مینمایند. یکی از دغدغههای اصلی استفاده از این مدلها، نبود دقت کافی در تفکیک مکانی آنها است، که به این علت برای پیشبینی متغیرهای اقلیمی در مقیاس محلی و منطقهای مناسب نیستند. بنابراین، برای پیشبینی متغیرهای اقلیمی در مقیاس منطقهای، محلی و ایستگاهی با استفاده از دادههای مدلهایِ جهانی، از ...
متن کاملبررسی کارایی مدل ریز مقیاس نمایی آماری (SDSM) در پیشبینی پارامترهای دمایی در دو اقلیم خشک و فراخشک (مطالعه موردی: کرمان و بم)
متن کامل
کارایی الگوهای مدل ریزمقیاس نمایی آماری SDSM در پیش بینی پارامترهای دمایی درحوضه آبریز میناب
امروزه تغییر اقلیم از چالشهای جدی جوامع بشری و محیطزیست تلقی شده و سببایجادیکناهنجاریدرسیستماقلیمکرهزمین گردیدهاست. بر اساس ارزیابی دانشمندان افزایش میانگین دمای جهانی امری اجتناب ناپذیر است. بنابراین شناخت و ارزیابی اقلیم در دهههای آینده میتواند افق روشنی را برای برنامه ریزان در جهت سازگاری و مقابله با اثرات آن فراهم نماید. هدف این مطالعه پیشبینی ...
متن کاملDegenerate Four Wave Mixing in Photonic Crystal Fibers
In this study, Four Wave Mixing (FWM) characteristics in photonic crystal fibers are investigated. The effect of channel spacing, phase mismatching, and fiber length on FWM efficiency have been studied. The variation of idler frequency which obtained by this technique with pumping and signal wavelengths has been discussed. The effect of fiber dispersion has been taken into account; we obtain th...
متن کاملبررسی کارایی مدل ریز مقیاس نمایی آماری (sdsm) در پیش بینی پارامترهای دمایی در دو اقلیم خشک و فراخشک (مطالعه موردی: کرمان و بم)
روشهای ریز مقیاس نمایی آماری، بهمنظور پیش بینی متغیرهای اقلیمی مانند دما، به دلیل اهمیت این فاکتورها، در برنامه ریزی و مدیریت محیطی کاربرد وسیعی دارند. در این پژوهش کارایی مدل ریز مقیاس نمایی آماری ( sdsm ) در پیش بینی پارامتر های دمایی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد استفاده در این پژوهش شامل داده های دمای کمینه، بیشینه و میانگین ایستگاه های سینوپتیک کرمان و بم، داده های ncep و داده...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 4 شماره 2
صفحات 1- 17
تاریخ انتشار 2014-02-20
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023